عرفان عرفان ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

عرفان جون

اولین باری که تو بیداری به مامان خندیدی

برای اولین بار ساعت ٣٠/١٠ صبح وقتی از خواب بیدار شدی شروع کردم باهات حرف زدن و قربون صدقه ات رفتن یهو لبهای خوشگلت رو غنچه کردی و بعدش خندیدی و من بحدی شگفت زده شده بودم که نگو و نپرس ... با تمام وجود بغلت کردم و بوسیدمت و از خدای مهربون خواستم همیشه شاد خوشی و خنده هات باشم عزیزدل ...         ٢٩/٠٩/٩٠ ( سه شنبه ) ...
2 بهمن 1391

چهلمین روز تولد گل پسر

با مامان جون بردیمت حمام و بعدش ناخنهای بلندت رو  کوتاه کردیم و برات اسپند دود کردم عزیزم حسابی تمیز و ناناز شدی و کلی برات آرزوهای خوب کردیم ( تندرستی و رهایی از شر دل درد و گوش دردهای کلافه کننده ،‌موفقیت و عاقبت بخیری و ... ) آخه جیگر مامان تقریبا دو هفته ای است که از دل درد و گوش درد آروم و قرار نداره ... فدای تو ... درد و بلات به جون خودم عزیزم         ٢٥/٠٩/٩٠ ( جمعه ) ...
2 بهمن 1391

سقا شدن گل پسر در اولین ماه محرم زندگی زمینی اش

٠٨/٠٩/٩٠  =  با هم رفتیم هیات ولی چون دیر شده بود جای نشستن وجود نداشت و مجبور شدم دم در زیر دست و پا بشینیم ولی فقط موقعی که داشتن مداحی میکردن تو هم بغضت گرفت و نزدیک گریه کنی برام جالب بود احساس کردم برای آقامون امام حسین تو هم داره اشکت در میاد.جیگرم کلی باهام همکاری کرد و خداروشکر گریه و زاری راه نیانداخت. اما متاسفانه جامون خیلی بد بود که ازش عذرخواهی میکنم. عزادار کوچولوی مامان التماس دعای شدید داریما ...   ١٢/٠٩/٩٠  = اولین باری که سقا شدی مصادف شد با 7محرم ،‌با مامانی ودایی محمد رفتیم هیات و گل پسر سقا شد ، اینقدر لباس سبز سقایی به عزیزم میاد که نگو و نپرس. اون شب کوچکترین عزا...
13 بهمن 1391

اولین سکسکه و اولین چکاپ

٢٢/٠٨/٩٠ = اولین بار که سکسکه گرفتی خیلی خنده دار شده بودی ، آخه از صدای سکسکه خودت میترسیدی و گریه میکردی جیگرم       ٠٥/٠٩/٩٠ = اولین چکاپ توسط  دکتر بیژن حاتمیان که گل پسرم 4سانت قد کشیده و 1 کیلو هم وزن اضافه کرده بود خداروشکر ولی بخاطر قی کردن چشم چپت برات قطره تجویز کرد و کلا از همه چیزت راضی بود. ...
13 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عرفان جون می باشد